گزارشي از وضعيت بهداشت و سلامت باغ وحشهاي كشور
حميده اميني فرد
21 بهمن 1389 ساعت 12:14
وضعيت باغوحشهاي كشور حتي پيش از آنكه مغلوب حمله «مشمشه» يا «FIV» شود براي اغلب مردم نگران كننده بوده و هست
«باغ وحش ارم همچنان تعطيل است» البته به گفته برخي اين بار نه به علت بيماري پرسر و صداي «مشمشه» كه به خاطر استراحت زمستاني كاركنان آن تعطيل شده است، اين تعطيلي اگرچه در سالهاي گذشته موضوعي عادي و طبيعي به نظر ميرسيد، اما امسال با شهره شدن باغ وحش ارم به علت تلف شدن چندين قلاده شير و يك ببر وارداتي روسي عادي به نظر نميرسد.
خيليها معتقدند اين تعطيلي ادامه همان ماجرايي است كه سلطان باغ وحش ارم را از پا درآورده بود؛ يعني همان بيماري مرموز «مشمشه» كه هنوز هم در حال قرباني گرفتن از باقي حيوانات بيزبان در اسارت است، اما عدهاي همچنان اصرار دارند كه با تأييد سلامت باغ وحش ارم، دوستداران حيات وحش را از تماشاي قفس محبوس حيوانات مظلوم نااميد نكنند و به همين علت هم هرگز در مصاحبهها زير بار قرنطينه بودن اين فضا كه اكنون براي بسياري رعبآور شده است، نميروند.
آنها با اطمينان خاطر ميگويند هيچ بيماري مشكوك و غيرقابل كنترلي در باغ وحشهاي كشور يا بهتر است بگوييم باغ وحش بزرگ پايتخت وجود ندارد و اينها يعني همان ترس و واهمهها درباره فراگير شدن بيماري خطرناك و مشترك ميان انسان و دام (مشمشه)، شايعات بياساسي است كه ميخواهد پاي همان تعداد بازديدكنندگان اندك را هم از باغ وحشها ببرد! و البته اينكه از اين منظور چه كسي سود ميبرد و اصولاً چرا بايد مردم را از تماشاي حيوانات بيرمق باغ وحش محروم كرد، هنوز براي هيچكس روشن نيست.
فارغ از اينكه تاكنون چند قلاده حيوان بيگناه در باغ وحشهاي كشور تلف شده است و اصولاً چه كسي بايد تاوان اين بيمهري بزرگ در حق حيات وحش محبوس كشور را بپردازد، وضعيت باغوحشهاي كشور حتي پيش از آنكه مغلوب حمله «مشمشه» يا «FIV» شود براي اغلب مردم نگران كننده بوده و هست! به طور حتم گذر بيشتر ما براي يك بار هم كه شده به باغ وحش به منظور سرگرمي و تفريح افتاده، گذري كه اغلب اگرچه كوتاه بوده، اما ماندگار شده است. ماندگار نه از جهت دورشدن از فضاي شهري و صنعتي بلكه دليل اين ماندگاري مشاهده وضعيت اسفبار حيوانات مظلوم اين باغوحش است كه مجموعهاي از بوي بد و آزاردهنده حيوانات و فضاي آلودهاي را به نمايش ميگذارد. اين شرايط نامطلوب البته نه محصول مهمانان جديد روسي كه در اين مدت همه مرگوميرهاي حيوانات باغ وحش ارم به گردن آنها انداخته شده بود كه يقيناً نتيجه همان بيمسئوليتي و بيتوجهي مديران به سلامت حيوانات است، آناني كه ميپندارند چون اين موجودات زباني براي گلايه و اعتراض ندارند، پس مي توانند در هر شرايطي دوام بياورند در اين شرايط چه فرقي ميكند «مشمشه» نابودشان كند يا يك «سرماخوردگي ساده حيواني». اصلاً به چه كسي بر ميخورد سلطان حيات وحش نابود شود يا يك خرگوش سياه و سفيد كه در همه دشتهاي ايران به وفور جستوخيز ميكند! مريم رزاقي كه چند روز قبل از بسته شدن درهاي باغوحش ارم به همراه همسر و دو كودك خردسالش براي نخستين بار به اين باغوحش آمده بود بشدت از وضعيت غيربهداشتي و آلوده اين مكان گلايه ميكند و معتقد است كه هيچ ناظري براي نظافت و نگهداري از حيوانات وجود ندارد.
وي كه به قول خودش ديدن باغوحش را به علت نبود همين بهداشت نيمهكاره رها كرده بود، مي گويد: از ترس اين كه مبادا كودكانم دچار بيماري شوند ترجيح دادم زودتر از باغ وحش خارج شوم، چون احساس ميكردم در هر قفس حداقل يك حيوان بيمار وجود دارد، از طرفي حيوانات ديگر هم حال و روز خوبي نداشتند و به نظر مي رسيد كه بيمار باشند.
رزاقي به عنوان يك شهروند تهراني درباره انتظارش از بزرگترين و به عبارتي تنها باغوحش پايتخت ميگويد: متأسفانه دسترسي كودكان به حيوانات از لابهلاي قفسها بسيار آسان و راحت است و به همين علت هم كنترل بچههاي بازيگوش سخت و غيرممكن است. با اين توصيف بيماري به راحتي به بازديدكنندگان منتقل ميشود. در حالي كه با قرار دادن چندين ايست انتظامات در مركز باغوحشها، فعاليتهاي خطرناك بازديدكنندگان را كنترل كرد، چرا كه برخي از مراجعهكنندگان با دادن خوراكيهاي ناسالم و غيربهداشتي، موجب به خطر افتادن سلامت حيوانات ميشوند. كمالي نيز كه به تازگي از باغ وحش يكي از كلانشهرهاي توريستي كشور بازديد كرده است، درباره بهداشت و سلامت حيوانات باغ وحش بزرگ مشهد ميگويد: با وجود اين كه اين باغ وحش به علت مسافرپذير بودن اين شهر بزرگ با آمار بالاي بازديدكنندگان روبهرو است، اما توجه چنداني به پاكيزگي اين مكان نميشود، به طوري كه اغلب حيوانات از شدت آلودگي و تجمع ميكروبها دچار كسالت و بيماري شدهاند.
به نظر ميرسد مسئولان باغ وحش هيچ ارتباطي با دامپزشكان براي نظارت و درمان حيوانات ندارند. قلندري، ساكن شيراز كه البته عضو انجمن حمايت از حيوانات نيز هست، از جمله كساني است كه بشدت از وضعيت حيوانات محبوس شده در باغ وحشها گلايه ميكند. او معتقد است كه سازمان دامپزشكي هيچ تعامل سازندهاي با باغ وحشها ندارد و به همين علت هم بيماري حيوانات دير تشخيص داده شده و اغلب بدون درمان باقي ميماند. ضمن اين كه مراقبت درستي هم از حيوانات نميشود به طوري كه بعضي حيوانات از شدت گرسنگي، با هم جدال ميكنند.
وي همچنين معتقد است كه باغوحش به يك ليدر مطلع احتياج دارد، تابلوهاي كوچك با نوشتههاي ريز نميتواند جوابگوي نيازهاي بازديدكنندگان باشد، اغلب بازديدكنندگان هنگام مراجعه به قفس حيوانات سردرگم هستند و هيچ كس نيست كه درباره نژاد، سن و گونه اين حيوان به شما اطلاعات بدهد. از طرفي حيوانات باغوحش به شكل پراكنده هستند و به نظر ميرسد هيچ نظمي در چيدمان حيوانات وجود ندارد، شما از قفس اسب به قفس اردكها ميرسيد، در حالي كه بايد حيوانات براساس اهلي و وحشي بودن دستهبندي شوند تا حداقل از اين طريق اطلاعات مراجعهكنندگان بيشتر شود. هم اكنون 36 باغوحش و 31 مركز نگهداري از حيوانات وحشي در سراسر كشور وجود دارد كه وظيفه آنها نگهداري و حفاظت از حيوانات است، حيواناتي كه اغلب آنها براساس شواهد و مستندات جزو نادرترين و كميابترين گونههاي پستانداران محسوب ميشوند و از اين نظر وظيفه اين مراكز سنگينتر است.
کد مطلب: 1867
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.90f2yt0j5a26y.html?1867