تيترآنلاين - بر سر سخنراني‌هاي اوباما چه آمده است؟ - نسخه قابل چاپ

بر سر سخنراني‌هاي اوباما چه آمده است؟

25 بهمن 1388 ساعت 23:43

مترجم : رضا خطيبي

بحران اقتصادي، دو جنگ نيمه تمام در كنار بيكاري و ركود اقتصادي، يك‌سال گذشته را به سالي ناموفق براي رئيس جمهوري آمريكا تبديل كرده است.


مايكل‌گرسون، نويسنده واشنگتن‌پست اين پرسش را مطرح مي‌كند كه بر سر سخنراني‌هاي پرزيدنت اوباما چه آمده است؟يك‌سال پس از مراسم تحليف باراك اوباما، اينك به‌نظر مي‌رسد كه شهروندان ايالات متحده از سخنان فصيح و لفاظي‌هاي آهنگين رئيس‌جمهوري خسته شده‌اند.

آنچه چندي پيش در كاخ سفيد روي داد، به ظاهر يك تغيير كوچك اداري بود، گرچه اين تغيير كوچك داراي جنبه‌اي نمادين است. بر اين‌اساس، جان فارو ديگر نويسنده اصلي سخنراني‌هاي پرزيدنت اوباما نيست. آقاي تغيير (اشاره به اوباما) اينك براي تهيه سخنراني هايش، چشم به قلم ساير نويسندگاني دوخته است كه بتوانند با خواسته‌ها و شرايط جديد او كنار بيايند.

طي انتخابات رياست‌جمهوري سال‌2008، كلمات فارو كه از دهان اوباما خارج مي‌شد، اشك را بر چهره مردم سرازير مي‌كرد. اوباما نويد دگرگوني مي‌داد؛ تغييري كه باور رأي‌دهندگان بود. در پايان انتخابات، اوضاع براي خود فارو نيز تغيير كرد.

مرد جواني كه موهاي كم پشت خود را مي‌تراشيد و در پي پيروزي اوباما به شهرت رسيد، همنشين بازيگران هاليوود شد و در محافل واشنگتن همه جا سخن از قدرت قلم و كلام او بود. 

با اين حال، اگرچه فارو عنوان نويسنده اصلي سخنراني‌هاي رئيس‌جمهوري را يدك مي‌كشيد اما عمده سخنراني‌هاي مهم پرزيدنت اوباما طي يك‌سال اخير، از جمله اظهارات او درباره نحوه تعامل با ايران يا استراتژي جديد آمريكا در افغانستان، حاصل كار ساير نويسندگان بود. 

اينك كلمات اوباما بيش از آنكه بر اميد متمركز باشند، بازتاب جزئيات و پيچيدگي‌هاي حكومت داري‌اند. طي يك‌سالي كه از ورود باراك اوباما به كاخ سفيد مي‌گذرد، رئيس‌جمهور ايالات متحده دائما در حال دست و پنجه نرم كردن با بحران‌هاي مختلف بوده است. 

از دست دادن كرسي ماساچوست در سنا كه حدود 6 دهه در اختيار خانواده كندي بود، بحران اقتصادي، دو جنگ نيمه تمام و جنگي كه تازه در يك كشور عربي در حال سر برآوردن است، در كنار بيكاري و ركود اقتصادي، يك‌سال گذشته را به سالي ناموفق براي رئيس جمهوري آمريكا تبديل كرده است.

واقعيت ناخوشايند

دوره‌ رؤيا پردازي‌هاي اميدوار‌كننده انتخابات گذشته است. رئيس‌جمهوري آمريكا اينك بايد با واقعيت روزمره مواجه شود، واقعيتي كه در حال حاضر به‌شدت براي او ناخوشايند است.

شكست تحقير آميز نامزد حزب دمكرات در انتخابات سنا در ايالت ماساچوست براي منتقدان اوباما، شاهد ديگري است بر ناكارآمدي او. آنها به ميزان مقبوليت اندك او در نظرسنجي‌هاي عمومي – تنها 46 درصد – اشاره مي‌كنند. بله، حق با آنهاست.
 
اما منتقدان اين واقعيت را ناديده مي‌گيرند كه ايالات متحده حتي در بحبوحه انتخابات هرگز به‌صورت يكپارچه و كامل مجذوب باراك اوباما نشده بود. تحليل دقيق نتايج انتخابات سال‌2008 حكايت از پيروزي نسبي- و نه قاطعانه- نامزد دمكرات‌ها دارد، آن هم در شرايطي كه جورج بوش، رئيس‌جمهور وقت به‌شدت در افكار عمومي جامعه، نا‌مقبول و حتي منفور شده بود، شرايط اقتصادي لحظه به لحظه وخيم‌تر مي‌شد و رقباي جمهوريخواه اوباما- مك‌كين و سارا پيلين - نيز قابليت چنداني از خود نشان نمي‌دادند.

آنچه آمريكاييان را در بحبوحه انتخابات مجذوب نامزد دمكرات‌ها كرد، شخصيت خود اوباما، داستان غيرعادي موفقيت‌هاي وي و ويژگي تاريخي او (انتخاب يك رنگين پوست به‌عنوان رئيس‌جمهوري آمريكا) بود. اوباما درباره تغيير صرفا به حرف زدن نپرداخت- مانند بسياري از دولتمردان پيش از خود- بلكه به‌عنوان نخستين رئيس‌جمهوري آفريقايي تبار ايالات متحده، وي خود نماد اين تغيير بود. در تاريخ انتخابات آمريكا، به ندرت پيام و پيام‌آور چنين تناسب دقيقي با هم داشته‌اند.

اوباما از زمان ورودش به كاخ سفيد، به‌صورت تمام وقت مشغول مديريت بحران‌هاي مختلف بوده است؛ بحران مالي، بحران خودرو سازان، بحران بيكاري، بحران شرايط اقليمي و بحران جهاني. هيچ‌گاه يك رئيس‌جمهوري ظرف مدت يك‌سال با چنين موج عظيمي از بحران‌هاي مختلف روبه‌رو نبوده است.

مخالفان اوباما (جمهوريخواهان) از ابتدا به اين نتيجه رسيدند كه با طرح اين ايده كه دوره‌هاي سخت را بايد با سياست‌هاي قاطعانه پشت‌سر گذاشت، مي‌توانند جايگاه خود را بازيابند. آيا بايد براي بيمه شدن 47‌ميليون شهروند آمريكايي كه از خدمات بهداشتي بي‌بهره‌اند، با دولت همراهي كرد؟ پاسخ جمهوريخواهان قاطعانه منفي است. آيا بايد براي اصلاح شرايط رو به وخامت اقليمي در سطح جهان پا پيش گذاشت؟ پاسخ جمهوريخواهان اين است كه چرا ما بايد پيشگام شويم. و هنگامي كه درخواست‌ها از ايالات متحده براي كمك‌رساني به زلزله زدگان هائيتي با واكنش مثبت رئيس‌جمهوري آمريكا مواجه شد، راش‌ليمبو، مجري سرشناس راديويي و از چهره‌هاي نمادين راست گرايان به شكلي كنايه آميز اظهار داشت كه اوباما مي‌خواهد به برادران سياه پوستش [در هائيتي] كمك كند.

گرايش جديدي در حزب جمهوريخواه در حال شكل گرفتن است؛ گرايشي متشكل از راست گرايان عمل گرايي كه موضع خود را براساس آنچه با آن مخالفند، تعريف و اتخاذ مي‌كنند. اين موضع‌گيري دفاعي در حال پا گرفتن است. بيش از 40‌درصد شهروندان آمريكايي اينك اين نوع موضع‌گيري را تأييد مي‌كنند. در انتخابات اخير ماساچوست، جمهوريخواهان با حمله به ايده دولت بزرگ اوباما و ورشكستگي قريب‌الوقوع ملي ، به پيروزي رسيدند. 

اوباما دائما در حال مصاحبه با رسانه‌هاست. هرچند پيام او ديگر به صراحت و وضوح شعارهاي دوره فعاليت‌هاي انتخاباتي نيست. هنگامي كه رئيس‌جمهوري درباره ضرورت اصلاح خدمات درماني صحبت مي‌كند، گاهي از كاهش هزينه‌ها سخن به ميان مي‌آورد و گاهي نيز وظيفه اخلاقي [دولت] را در اين باره يادآور مي‌شود. يا هنگامي كه صحبت از افغانستان مي‌شود، اوباما گاه از خروج نيروهاي آمريكايي از اين كشور صحبت مي‌كند و گاهي نيز از لزوم دست يافتن به پيروزي.

اوباما آشكارا درگير [بحران] شده است. به‌نظر مي‌رسد ديدگاه‌هاي والاي او براي اداره كشور كافي نيست. با اين حال هنوز زود است كه از شكست رئيس‌جمهوري سخن بگوييم. تيم اوباما به خوبي در قبال بحران مالي كشور عمل كرد. 

در آن سو، حزب جمهوريخواه براي انتخابات رياست‌جمهوري سال‌2012، هنوز چهره‌اي را نيافته كه بتواند افكار عمومي را نسبت به قابليت‌هاي خود متقاعد كند از جمله بحث‌هايي كه طي دوره انتخابات عليه اوباما مطرح مي‌شد، اين بود كه او فاقد شخصيت و وجاهت يك رئيس‌جمهوري است.

از قول بيل كلينتون در كتاب جديدي آمده است كه شخصي مثل اوباما تا چند سال پيش بايد براي او قهوه آماده مي‌كرد. بسياري از طرفداران جوان اوباما كه در بحبوحه انتخابات به شكلي خستگي ناپذير در ستادهاي انتخاباتي او فعاليت مي‌كردند، با ديدن رفتارهاي او، با ناراحتي ابراز كردند كه او نيز مانند ساير دولتمردان است.

در سال‌2012 شايد طرفداران رئيس‌جمهوري آمريكا با توجه به نبود هيچ جايگزيني باز هم دور او جمع شوند. به هر حال درصورتي كه اقتصاد دوباره در مسير پيشرفت و بهبودي قرار بگيرد، ميزان محبوبيت اوباما نزد رأي دهندگان دوباره افزايش خواهد يافت.

اما اين احتمال نيز وجود دارد كه بسياري از طرفداران مايوس و سرخورده اوباما در انتخابات‌هاي آينده، از جمله انتخابات ميان دوره‌اي كنگره در نوامبر (پاييز سال آينده) در خانه بمانند. اين كار ميدان را در اختيار رأي‌دهندگان خشمگين و مخالف رئيس‌جمهوري قرار خواهد داد. در آن صورت، اوباما با خطر رئيس‌جمهور بودن تنها به‌مدت يك دوره، به‌رغم توانايي‌هايي كه دارد، مواجه خواهد شد.

اعضاي تيم رئيس‌جمهوري از آن بيمناكند كه در آينده، دوره حكومت باراك اوباما با 2 صفت عالي و ‌ترين توصيف شود؛ بهترين رئيس‌جمهوري در بدترين زمان ممكن.اينك منجي آمريكا بايد در هيبت يك دولتمرد عادي به كار خود ادامه دهد ؛ بيش از آنكه روي ابرها گام بردارد، روي زمين ناهموار حركت كند ؛ بيش از آنكه به 2 دوره رياست‌جمهوري بينديشد، به فكر انجام ماموريت خود طي يك دوره باشد و بيش از آنكه جان اف كندي دوم آمريكا باشد، مانند ليندن جانسن عمل كند. اوباما بايد رهبري قوي‌تر باشد و سر سختي بيشتري از خود نشان دهد. شايد اين شرايط براي جان فارو و اعجاز كلمات جادويي‌اش، خبر خوشي نباشد، اما ممكن است براي اوباما و نام او در آينده، خوشايند باشد. متن خلاصه شده از مجله اشپيگل 20 ژانويه 2010 درج شده در همشهري


کد مطلب: 88

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcbp.bwrrhbwuui.html?88

تيترآنلاين
  http://titronline.ir