5 نکته کاربردی در رفتار با افراد طلاقگرفته
مسعودهنربخش
خراسان به نقل از مجله سپیده دانایی , 4 بهمن 1391 ساعت 22:22
اطرافیان باید بدانند فرد طلاقگرفته بعد از جدایی بیشتر از هر کمکی نیازمند یک ارتباط خوب است؛ بنابراین باید تلاش کنند از سرزنش کردن او اجتناب كنند
این روزها همه یک جور دیگر به او نگاه میکنند، یکی سرزنشش میکند، یکی سعی دارد دلداریاش دهد، دیگری آینده تلخی را برایش متصور میشود و حتی یک نفر خیلی تلاش میکند تا هر چه سریعتر برای او همسری انتخاب کند؛ اما با این حال واکنش اطرافیان تنها احساس سردرگمی، خشم و افسردگی او را در این روزهای سخت و حساس بیشتر کرده است. او حتی مجبور است هر کسی را میبیند از دوست و اقوام نزدیک گرفته تا همکلاسی و همسایه قدیمی، حداقل نیم ساعت وقت بگذارد و برای او دلیل طلاق و جداییاش را توضیح دهد.»
بهترین شیوه رفتار با افراد طلاق گرفته چیست؟
طلاق به هر شکل و علتی، تاثیر مخربی در روحیه افراد میگذارد. با توجه به احساس سردرگمی و خشم که بعد از جدایی به سراغ فرد میآید میتوان گفت که در این مقطع بیشتر تصمیمگیریهای فرد، احساسی است و ممکن است پیامدهای ناخوشایندی برای او داشته باشد.
آنچه باعث میشود این چرخه ناکارآمد (احساسات ناخوشایند و تصمیمگیریهای احساسی) تداوم یابد نوع برخورد افراد و نزدیکان آنها با موضوع جدایی و طلاق است.
معمولا افرادی که از همسرشان جدا میشوند حاضر به پذیرش حقیقت و مسئولیت در قبال آن نیستند. باید توجه کرد که انداختن مسئولیت به گردن دیگری باعث فاصله گرفتن از واقعیت و آگاه نشدن از نقاط ضعف خویش میشود. این افراد باید با این واقعیت مواجه شوند که طلاق آنها نتیجه انتخاب نادرست خودشان بوده و هرکسی مسئول انتخابهایی است که میکند. اما برای این که افراد بتوانند راحتتر این مسئولیت را بپذیرند این راهکارها را پیشنهاد میکنیم:
با موضوع طلاق به اندازه و همدلانه برخورد کنید:
گاهی اوقات والدین بیش از حد فرزند خود را بابت طلاق سرزنش میکنند و گاهی اوقات هم این مسئله را خیلی کوچک و بی ارزش میشمارند که هر دو مورد باعث افزایش احساسات ناخوشایند در فرد میشود. والدین باید بدانند خواسته فرد طلاق گرفته این است که دیگران با او همدلی و ناراحتی، غم و اندوه او را درک کنند.
والدین هرگز نباید با فرد طلاق گرفته این گونه صحبت کنند که «نباید ناراحت باشی، خوب شد که از آن زندگی لعنتی بیرون آمدی، از زمانی که طلاق گرفتی راحت شدی و...» این گونه صحبت کردن یعنی نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل. در صورتی که همدلی باعث میشود فرد اسیر و زندانی احساسات ناخوشایندش نشود.
اطرافیان باید بدانند فرد طلاقگرفته بعد از جدایی بیشتر از هر کمکی نیازمند یک ارتباط خوب است؛ بنابراین باید تلاش کنند از سرزنش کردن او به خصوص در روزهای اولیه پس از جدایی که باعث پایین آمدن اعتماد به نفس و احساس تردید درباره تصمیم گرفته شده میشود، اجتناب کنند.
والدین باید بین نقش والد و مشاور تفاوت قائل شوند
والدین پس از جدایی فرزندشان نباید نقش مشاور را بازی کنند. وظیفه والدین فراهم کردن زمینه حمایت اجتماعی و تنها نگذاشتن فرزندشان است. بهتر است برای کمکهای تخصصی به مشاور و روانشناس مراجعه کرد.
بسیاری از مردم، با وجود این که از مشکلات فرد طلاق گرفته اطلاع چندانی ندارند، به محض شنیدن این خبر، در مورد زن و شوهر قضاوت میکنند و سعی در پیداکردن مقصر دارند. هیچ کسی بهتر از خود زن و شوهر از روند زندگی و دلایل جداییشان اطلاع ندارد؛ پس سعی نکنید در این باره به آنها کمک کنید.
گاهی اوقات فرد طلاق گرفته آن قدر برای ما عزیز است که میخواهیم به هر قیمتی که شده، نگرانی و ناراحتی او را کاهش دهیم و چه بسا برای نیل به این مقصود از روشهای نادرستی استفاده کنیم.
یا مثلاً پدر و مادری سعی میکنند همه خواستههای مالی و عاطفی فرزندشان را که به تازگی جدا شده است برآورده سازند تا از بار غم و اندوهش کم کنند. همه آنها با رفتار غلطشان به جای کمک به این فرد، باعث میشوند تا او هر روز بیشتر و بیشتر از واقعیت فاصله بگیرد.
چه باید کرد؟
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا شیوههایی که به آنها اشاره شد پیامدهای منفی به بار میآورند نه نتایج مثبت؟
روانشناسی به نام ویلیام گلاسر (William Glasser) در نظریه خود به نام نظریه انتخاب، این مطلب را به خوبی توضیح داده است. وی روشهایی را که روانشناسان تا کنون برای از بین بردن مشکلات روانی و ارتباطی از آنها سود جستهاند «روانشناسی کنترل بیرونی» نام نهاده است. فرض عملی ساده روانشناسی کنترل بیرونی که اکثر ما از آن استفاده میکنیم این است که «کسانی را که اشتباه میکنند تنبیه کنید تا آن کاری را انجام دهند که به نظر ما درست است؛ بعد به آنها پاداش دهید تا آن چه را خودمان میخواهیم، انجام دهند.»
این فرض والدین یا کسانی است که به سرزنش و توبیخ فرد طلاق گرفته میپردازند؛ اما واقعیت این است که تنها از طریق تنبیه و تشویق نمیتوانیم رفتار کسی را کنترل کنیم. تنها کسی که ما قادر به کنترل رفتارش هستیم خودمان هستیم و لاغیر.
اصل مهم دیگر در نظریه انتخاب، تاکید بر مسئولیت فردی است.
بر اساس این نظریه، اتفاقاتی که در زندگی ما رخ میدهند نتیجه انتخابهای درست یا نادرست ما هستند و هرکسی مسئول انتخابهایی است که میکند.
انداختن مسئولیت به گردن دیگری و سلب مسئولیت از فرد مورد نظر فقط موجب فاصله گرفتن وی از واقعیت و آگاه نشدن او از نقاط ضعف و اشتباهاتش در آن رابطه میشود؛ بنابراین، بهترین شیوه رفتار با فرد طلاق گرفته این است که او را با واقعیت آشنا کنیم و او را با انتخابهایش و نتایج آنها مواجه سازیم؛ در این صورت، او با واقعبینی، رابطه و انتخابهای پیشینش را بررسی میکند و با تحلیل رفتارهای مثبت و منفیاش، میتواند در آینده به انتخابهای درستی دست بزند و زندگی شادتر و موفقیتآمیزتری داشته باشد.
کد مطلب: 5474
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.zbsurhbaaiupr.html?5474