تيترآنلاين - خاطره آیت الله مکارم از مراسم احضار روح - نسخه قابل چاپ

خاطره آیت الله مکارم از مراسم احضار روح

مهر به نقل از هفته نامه سرنخ , 7 شهريور 1391 ساعت 16:53

آیت الله مکارم شیرازی در چند دهه قبل قصد داشتند درباره ادعاهای مدعیان احضار روح تحقیق کرده و از چند وچون کار باخبر شوند و به قول معروف حقیقت ماجرا را کشف کنند، ...


دوهفته نامه سرنخ که به حوادث و شگفتی های ایران و جهان می پردازد در شماره 156 به بررسی واقعیت و یا عدم واقعیت احضار ارواح پرداخته است بخشی از آن معرفی یک کتاب از آثار آیت الله مکارم شیرازی است و ذکر خاطرات جالب این مرجع تقلید 

آیت الله مکارم شیرازی در چند دهه قبل قصد داشتند درباره ادعاهای مدعیان احضار روح تحقیق کرده و از چند وچون کار باخبر شوند و به قول معروف حقیقت ماجرا را کشف کنند، بنابراین تصمیم گرفتند در یکی از این جلسات شرکت کنند. نتیجه شرکت دراین جلسه به نوشتن کتابی به نام "ارتباط با ارواح "انجامید که جزء به جزء مراسم احضار ارواح درآن نوشته شده است.

بنا بود مشاهدات خود را در جلسه " ارتباط با ارواح " ( البته از طریق میزگرد) که به حکم یک ضرروت علمی ودینی و شاید یک واجب کفائی در آن جلسه شرکت جسته بودم، بدون کم و کاست برای شما بازگویم و قضاوت رابه عهده خودتان بگذارم.

همه دوستان می گفتند که این جوان از واردترین وماهرترین افراد در مساله " ارتباط با ارواح ازطریق میز" در آن شهرستان است ( منظور شهرستان سبزوار است ) و جوانی با ایمان و مورد اعتماد است.

تقریبا ساعت، یازده شب را نشان می داد که جوان پشت میز نشست، جلسه به پیشنهاد ما خصوصی بود و فقط چند نفر از دوستان نزدیک حضور داشتند. چرا این وقت انتخاب شد؟ برای اینکه می گفتند: تجربه ثابت کرده وشاید خود اوراح هم در تماس هایشان خبر داده اند که بهترین وقت برای ارتباط از سر شب تا ساعت 12 و صبح از دو ساعت به ظهر می باشد و غیر این اوقات ، مناسب نیست و مزاحمت به ارواح است!!

به هر حال با اینکه در منزل میز گردی موجود بود، جوان ترجیح داد که با یک میز کوچک چهارپایه معمولی مستطیل شکل نسبتا سنگینی تماس بگیرد.

او روی صندلی در پشت میز چنان نشست که کاملا بر میز مسلط بود و هر دو کف دست خود را روی میز گذاشت.

حضار و خود او حمد و سوره ای به عنوان هدیه به ارواح خواندند ( سابقا گفتیم خواندن حمد وسوره را لازم نمی دانند بلکه می گویند خواندنش بهتر است! ) و سپس چشم خود را به روی میز دوخت، همه مراقب او و میز بودیم. جوان با یک لحن جدی ، آهسته گفت: خواهش می کنم ارتباط بگیرید...خواهش می کنم... ( گویا متوجه اروح خاصی بود )

تخته های میز صدای مختصری کرد. جوان با همان لحن گفت: خواهش می کنم قوی ترارتباط بگیرید !...

ناگاه دو پایه جلوی میز که در طرف جوان قرار داشت، آهسته از روی زمین به مقدار بیست سانتیمتر بلند شد! یکی از حضار تصور کرد که پایه های میز بر اثر فشار دست از زمین بلند شده، و جای شک هم بود! ولی می گفتند پایه های میز خود به خود بلند می شود نه بر اثر فشار دست ولی دست معلوم نشد.)

بالاخره این حرکت نشان داد ارتباط برقرار شده است. بنا شد روحی که ارتباط گرفت خود را معرفی کند. طرز معرفی وهمچنین طرز دادن پیام ها از طرف روح چنین بود که : "مدیوم" ( واسطه ارتباط یعنی همان آقای جوان) الفبا را از اول می شمرد: الف- ب- پ- ت...، در هر حرفی پایه های میز بلند می شد، همان حرف به وسیله دو نفر از حضار روی کاغذ ثبت می گردید و سپس پایه میز با فشار قوی به زمین برمی گشت و حروف الفبا دو مرتبه از اول خوانده می شدو به همین ترتیب هر حرفی که پایه میز همراه آن بلند می شد ، یادداشت می گردید.

به زودی معلوم شد روحی که با ما ارتباط گرفته، " ب ر و ج ر د ی " یعنی مرحوم آیت الله بروجردی است. تکان های میز نشام می دادکه ایشان پیامی دارند. پیام به همان ترتیب ثبت شد ( نوشته آن جلسه الان پیش من موجود است ). پیام عینا چنین بود:

" ق ا ل ال ل ه ت ع ا ل ی ق و ل و ل ا ا ل ل ه ا ی ا ل ل ه ت ف ل ه و " و ازوصل این حروف با هم این عبارت درست شد:

" قال الله تعالی: قولوا لا اله الا الله تفلهوا "

ولی وقتی درست در حروف دقت کردیم، دیدیم اولا: چند مورد عبارت پیام درست نیست؛ یعنی با حروف این جمله کاملا تطبیق نمی کند. ثانیا: بعد از واو جمع در عربی معمولا الف نوشت می شود و بنابراین بعد از واو " قولوا" و " تفلهوا" می بایست در متن پیام الف باشد که نبود. ثالثا: کلمه تفلحو با "ح" نوشته می شود نه "ه" که د رپیام بود و از مرحوم آیت الله بروجردی که علاوه بر مقام شامخ علمیت، درادبیات ید طولایی داشت، بسیار بعید بود که مرتکب چنین اشتباهی بشود.

ولی اشکال اول را نادیده گرفتیم شاید در گرفتن پیام دقت نشده.

دومی را هم نادیده گرفتیم چون در تلفظ کلمه جمع، الف خوانده نمی شود.

و سومی را هم به دلیل اینکه " گیرنده پیام" قسمت آخر رابا " القا" گرفت حمل بر این کردیم که اشتباه از خود او بود نه از مرحوم آیت الله بروجردی ( منظور از القا این است که گاهی " مدیوم" احساس می کند به او القا می شود ونیاز به حرکت میز ندارد و حروف پی در پی به قلب او القا می گردد. او هم بلند می خواند : ت ف ل ه ... که اطرافیان ثبت می کنند )

همه اینها قابل اغماض بود ولی یک نکته همچنان برای ما مبهم ماند و آن اینکه جمله " قولوا لا اله الاالله تفلحوا " گفتار معروف پیغمبر اکرم (ص) است وباید قال رسول الله گفته شود نه گفتار خدا است که قال الله تعالی گفته شود. این اشتباه از روح آیت الله بروجردی قابل اغماض نبود! و به ما حق می داد که درصحت این ارتباط تردید کنیم... بگذریم

دراینجا از من سوال شد که آیا شما پرسشی از روح آیت الله بروجردی دارید؟

گفتم : البته از ایشان بپرسید که آینده حوزه علمیه قم چه خواهد شد؟ ( زیرا درآن روزها به جهاتی ازاین ناحیه نگران بودیم) ارتباط برقرار شد و به همان طریق سابق یک جواب کلی آمد که همه از آن مطلع بودیم و توضیح واضح بود.

دراینجا چون نمی توانستم تنها به آن جواب کلی قناعت کنم، خواهش کردم نشانه ای از ایشان بخواهید؛ از آن نشانه هایی که میان ما که در حیات آن مرحوم در قم بودیم و ایشان وجود داشته است؛ نشانه ای که جنبه خصوصی داشته باشد و دیگران از آن مطلع نباشند و ما را مطمئن سازد که ارتباط با روح ایشان صورت گرفته و کاملا خاطر جمع شویم.

متاسفانه در اینجا ارتباط به علت نامعلومی قطع شد! و نتوانستیم جواب این سوال را از ایشان بشنویم.

دراین هنگام میز مجددا طبق برنامه سابق به حرکت درآمد؛ معلوم شد ارتباط برقرار شده، سوال شد: آیا حضرت آیت الله بروجردی هستید؟

اما میز حرکت نکرد.

پس خود را معرفی کنید؟

به زودی حرف زیر در جواب آمد: ف ق ی ه .... معلوم شد با روح فقیه سبزواری ارتباط برقرار شده است. آن فقیه بدون اینکه ما سوالی کرده باشیم، پیامی فرستاد که پیام با همان روش حروفی بود، متن پیانم عینا این بود: خوب بود مجله تان طوری پخش می شد که جوانان تشنه، دسترسی به خواندن آن داشته باشند.

( این پیام هم کلی بود) مجداد اصرار کردم با روح مرحوم آقای بروجردی تماس گرفته شود واز ایشان نشان مورد نظر ما را خواهند اما متاسفانه ارتباط برقرار نشد.

در این اثنا مجددا میز به حرکت درآمد، معلوم شد روح تازه ای با ما ارتباط برقرار ساخته، هنگامی که از او خواستند خود رامعرفی کند ، جواب آمد: " ژرژهاکوپیان" ... می گفتند این مرد در ارتباط های قبلی هم کرارا آمده است و طبق گواهی خودش یک کشیش مسیحی بوده که در پایان عمر مسلمان از دنیا رفته است و آدم خوب و شایسته ای می باشد.


کد مطلب: 5104

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.gbsurhb8aiupr.html?5104

تيترآنلاين
  http://titronline.ir