تيترآنلاين - همه حرف ها چون پرگاري كه زاويه‌اش ثابت است بر مدار يكنواختي مي‌گردد - نسخه قابل چاپ

همه حرف ها چون پرگاري كه زاويه‌اش ثابت است بر مدار يكنواختي مي‌گردد

15 آبان 1390 ساعت 14:17

نويسنده : عليرضا خاني

اينكه از رشد اقتصادي بگوييم و مردم حس نكنند نشانه چيست؟ اينكه افت تحصيلي در مدارس كماكان وحشتبار باشد از چه چيز حكايت دارد؟ اينكه همچنان وابسته وابسته به نفت خام باشيم و واردات بر توليد برتري مطلق داشته باشد نشانه چيست؟


زايش و پويش انديشه فقط آن‌گاه محقق مي‌شود كه زمينه و بستر پژوهش و تحقيق فراهم باشد و اگر چنين نباشد همه حرف‌ها تكراري است و همه نوشته‌ها چون پرگاري كه زاويه‌اش ثابت است بر مدار يكنواختي مي‌گردد و روي خط‌هاي پيشين خط مي‌كشد و اين تكرار ملال‌آور، دور تكرارهاي قبلي را مي‌نوردد و زايندگي و خلاقيت را فنا مي‌كند. حرف‌هاي تكراري آدم‌ها و تيترها و نوشته‌هاي تكراري مطبوعات و رسانه‌ها حاصل اين وضع است و تا چنين باشد، چنان خواهد بود و حتي اگر اتفاقات تازه بيفتد، حرف‌ها و تحليل‌ها همان است كه بود.

شايد، چون چنين چيزي را خوش نداريم، چنين اتفاقي را در شعار نپذيريم و انكار كنيم. همين هم نشانه آن است كه ذات تكرار و دورزدن را نفس و انديشه بشر نمي‌پسندد و لامحاله براي آنكه خوش ندارد،‌ از پذيرشش سر باز مي‌زند و از اعترافش طفره مي‌رود.

نگاهي به خبرها و گزارش‌ها و حتي مقالات مطبوعات بيندازيد تا ببينيد چه‌طور، حتي تيترها يكي است. لختي به سخنان وزرا و وكلا و مسؤولان گوش كنيد تا بشنويد كه چگونه حتي لحن‌ها يكي است. حرافي‌ها و لفاظي‌هاي ژورناليستي و تحليل‌ها و تفسيرهاي يكنواخت و تكرار شعارها و وعده‌ها نه نشانه وحدت نظر در جامعه بلكه نمود درجازدن و تصلب و ضعف زمينه زايش فكري و بالندگي انديشه است.

درست است كه اصول بايد ثابت باشد اما فروع و روش‌ها و منش‌ها و گفتارها و نوشته‌ها و رويه‌ها نبايد در گذر زمان و متناسب با نيازها و شرايط و الزامات روزگار تحول يابد؟

آيا اين نسل و اين عصر، الزاماتي متفاوت و شرايطي تازه‌تر ندارد؟ نه اين‌كه اين اتفاق در حوزه سياست باشد،‌بلكه به معناي وسيع آن در همه حوزه‌هاي عمومي، آيا تحول چشمگير و دندان‌گيري داشته‌ايم؟ رفتار مردمان چه‌قدر با 10 سال پيش تفاوت دارد؟ آموزش و پرورش‌مان چه‌قدر تغيير كرده است؟ آموزش عالي‌مان چه‌قدر؟ تيراژ كتاب‌هايمان چه‌قدر؟ صنعت‌مان چه ميزان؟ اقتصادمان تا چه حد؟ اخلاقمان چه‌قدر؟ رفتارهاي مدني‌مان چه‌قدر؟ زندگي و معيشت‌مان چه‌قدر و بالاخره نگاه‌مان به خود و به دنيا تا چه حد تغيير و تحول يافته است؟

اينكه متوليان آموزش عالي مدام از رشد علمي سخن بگويند و بعد در فهرست 300 دانشگاه برتر جهان حتي نام يك دانشگاه ما نباشد نشانه چيست؟ اينكه از رشد اقتصادي بگوييم و مردم حس نكنند نشانه چيست؟ اينكه افت تحصيلي در مدارس كماكان وحشتبار باشد از چه چيز حكايت دارد؟ اينكه همچنان وابسته وابسته به نفت خام باشيم و واردات بر توليد برتري مطلق داشته باشد نشانه چيست؟

آيا وقت آن نرسيده است كه در عين حال كه به «اصول» معتقديم،‌ به روش‌ها و منش‌هايمان شك كنيم؟ و آيا تا چنين شكي نباشد امكان تحول و جهش بنيادين فراهم خواهد شد؟

پويايي و تحرك جامعه در گرو جهش علمي است و اين جهش، نه با تكرار، كه با تكثير و تكثر انديشه فراهم مي‌شود و اين تكثر قبل از عزم، به «باور» نيازمند است و چنين نباشد، همچنان چون پرگار دور درجا مي‌زنيم. باور كنيم.


کد مطلب: 3467

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.0bfurhbaziupr.html?3467

تيترآنلاين
  http://titronline.ir