تيترآنلاين - مردم 47 درصد درآمدشان را پس انداز می کنند که چه کنند - نسخه قابل چاپ

مردم 47 درصد درآمدشان را پس انداز می کنند که چه کنند

اكو پارس , 23 بهمن 1390 ساعت 10:07

مردم بخشی از درآمدهایشان را پس انداز می کنند که نگران معاش آینده خودشان هستند اگر مشاهده کنند که اندوخته هایشان مرتبا آب می رود، لابد به عرصه دیگری چشم می دوزند که ارزش واقعی سپرده های آنان را بهتر حفظ می کند


براساس آمار بانك مركزى، مردم ایران ۴۷ درصد درآمد خود را پس انداز مى كنند! براساس همین آمار درآمد ملى ايران در سال ۸۶ به بیش از ۲۶۱ هزار و ۲۰۱ ميليارد تومان رسيد كه نزدیک ۱۲۲ هزار و ۶۰۰ ميليارد تومان آن، به حجم پس اندازها افزوده شده است.
این بدان معناست که مردم ایران بیش از سایر مردمان ساکن برروی این سیاره به توان مالی آتی خود می اندیشند. البته می شود چنین نیز پنداشت که مردم ما بیش از مردمان سایر کشورها نگران آینده خود هستند، چه فرقی هم می کند؟
نگفته پیداست که این سهم از پس انداز که باید مستمسکی بر راحتی خیال و آسودگی ذهن ها باشد به معضلی در کشورمان مبدل شده است که با عنوان - نقدینگی سرگردان - از آن نام می بریم و همه کاسه کوزه های نابسامانی طلا و ارز و مسکن و مستغلات را هم به پای همان می نویسیم. یعنی ما به جای این که مردم صرفه جوی خودمان را که بخش بیشتری از درآمدهایشان را کنار می گذارند تشویق کنیم، آنان را با کلمات و جملات اهانت آمیز به سوداگری متهم می رنجانیم و ابدا به روی خودمان نمی آوریم که سیستم بانکی ناکارآمد ما نمی تواند این همه سرمایه را در جهت توسعه کشور به کار بگیرد.
از همان زمانی که دولت شروع به چرتکه انداختن کرد و به تدریج کلیه موسسات خدماتی خود را نیز به سودآوری واداشت، به ناچار مردم نیز به این ورطه کشیده شدند که روی قیمت تمام شده پولشان حساب کنند و در نتیجه سیستم بانکی و دولت را نیز با خود همراه کنند. نخستین اوراق مشارکت منتشر شده از سوی دولت در دو دهه پیش به گفته وزیر بازرگانی وقت یکی از 5 کار نامناسبی بود که دولت برای پوشاندن کسر بودجه خودش در برابر داشت و بنابراین گزینه ای را انتخاب کرد که کمتر از دیگران به اقتصاد کشور آسیب می زد. حالا دیگر مهم نیست که بانک ها سود کافی به سپرده گذاران بدهند یا ندهند، مردم به تجربه دریافته اندکه اگر بانک نباشد عرصه های دیگری وجود دارد که به اندازه کافی از ارزش واقعی پولشان حراست می کند. بازارهایی مانند طلا و ارز و ساختمان و غیره که گرچه کم ریسک هم نیستند اما بیش از سیستم بانکی به مردم سود می رسانند و می بینیم که به زور بگیر و به بند هم نمی شود آنان را از این کار منطقی برحذر داشت.
کاهش دستوری سود سپرده های بانکی که در چند سال اخیر به اجرا در آمد و سیستم بانکی و بخصوص بانکداری خصوصی ابدا با آن سازگاری نداشت تردیدی باقی نگذاشت که دولت باید فکری به حال سرمایه های سرگردان بکند. خوشبختانه گرچه بسیار دیر اما در نهایت دولت هم به این نتیجه رسید که از کنترل سود سپرده ها دست بردارد و پس اندازها را به سیستم بانکی بازگرداند که لااقل اشرافی برحجم و حرکت های آن پیدا کند. مردم به همین دلیل ساده بخشی از درآمدهایشان را پس انداز می کنند که نگران معاش آینده خودشان هستند. اگر مشاهده کنند که اندوخته هایشان مرتبا آب می رود، لابد به عرصه دیگری چشم می دوزند که ارزش واقعی سپرده های آنان را بهتر حفظ می کند. یادمان نرود که اصرار بانک مرکزی به کاهش سود تسهیلات بانکی هم به اندازه کاهش سود سپرده ها بی جا و غیرمنطقی است چرا که همه اقداماتی که برای کاهش سود تسهیلات انجام دادیم به این نقطه نرسید که اندکی از سود پول در بازار آزاد کم شود، یعنی این که بهای واقعی پول نقد و بازده سرمایه گذاری، هنوز بیش از آنی هست که سیستم بانکی به سپرده گذاران خود می پردازد.


کد مطلب: 4122

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdca.unyk49n6u5k14.html?4122

تيترآنلاين
  http://titronline.ir